مهتاب

از پشت در می بینمت
خندان و خاموش
لَختی پر از سرما
زمانی هم پر از جوش
گاهی نگاهم را به سویت
می کشانی
گاهی خیالت را به عمق چشمهایم
می نشانی
اما بدان ...
من مردِ پر آشوب
در گردابم ای دوست
جا مانده از ردِ شب و
مهتابم ای دوست...

اطلاعات تماس

از روش های زیر با سید محمدرضا خسروی در ارتباط باشید :
  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید