مترسک

مترسکانیم

ایستاده بر هلاک خویش

ریشه هایمان ژرف در زمهریر درد

در فصل سرد کوچ

ای وای و دریغ و درد از شبیخون شوم زاغ

از شانه هایمان

که بی ثمر

تنها برای خاطر خودخواهی درخت

بی جرم و بی گناه

به سختی، معذب است

آه...

بر رغم دردها

هنوز ، جمع قلیل ماست

با پیکر نحیف کاهی و شولای درد خویش

آغوشش برای مهر

دستهایش برای لمس محبت

گشاده است

تا آسمان و عالم خاکیان به پاست ...

اطلاعات تماس

از روش های زیر با سید محمدرضا خسروی در ارتباط باشید :
  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید